روز 9 مهر در ایران به مناسبت سالگرد شهادت محمد الدوره روز همبستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی نام گرفته است. الدوره نوجوان فلسطینی بود که سال 2000 شهادت او در آغوش پدر رسانهای شد. به همین بهانه میتوان نگاهی به حالوروز امروز کودکان و نوجوانان فلسطینی انداخت، شرایطی که بعد از طوفان الاقصی صحنههای رقتانگیزی را رقمزده است.
جنگها چهره تاریکی دارند و این تاریکی در مورد افراد بیگناه از جمله زنان و کودکان و نوجوانان بیشتر جلوه دارد. البته جنگهای حقیقتطلبانه و عدالتخواهانه، در کنار چهره سیاه و تاریک، چهره روشنی هم دارند. این دو وجه جنگ در مورد کودکان مظلوم فلسطین بیش از همیشه تاریخ نمایان است.
از یکسو جنایتهای رژیم اشغالگر اسرائیل علیه مردم مظلوم فلسطین، بهویژه در حق کودکان و نوجوانان صحنههای دردناکی را به وجود آورده است. حملات مکرر و بیرحمانه اسرائیل به مناطق مسکونی، مدارس و بیمارستانها، غزه را تبدیل به قتلگاه صدها هزار فلسطینی کرده و کودکان و نوجوانان قربانیان اصلی این جنگ ظالمانهاند.
نیمی از ۴۱ هزار شهید غزه، از زنان و کودکان است. این کودکان که باید در دنیای شیرین کودکی و نوجوانی خود بازی کنند، درس بخوانند و زندگی را تمرین کنند، در عوض با ترس، بیماری، گرسنگی، یتیمی و آوارگی مواجه هستند. ترس از بمبارانهای هوایی، آوارگی و بیخانمانی و فقدان امنیت، چهرههای بیگناه آنها را غمگین و آشفته کرده است. این واقعیت تلخ، نشاندهنده یک بحران انسانی عمیق است که در برابر دیدگان چندین میلیارد انسان بهویژه حاکمان جهان اسلام رخ میدهد.
کودکان و نوجوانان نماد امید و آینده هر جامعهای بودهاند؛ اما در فلسطین، بهویژه در غزه و لبنان تصاویر دلخراش از کودکان بیگناهی که جان خود را در این درگیریها از دست میدهند، بهشدت بر دلهای هر انسان آزادهای سنگینی میکند. به همین دلیل حتی در کشورهای غربی که سران آنها حامی رژیم کودککش هستند، فریاد آزادیخواهان و عدالتطلبان بلند است.
برای رهایی و نجات این کودکان و نوجوانان مظلوم اما شجاع چه باید کرد؟ همدردی ما با کودکان و نوجوانان فلسطین تنها در قالب کلمات نباید باشد، بلکه باید به عمل تبدیل شود. بایستی برای پایان دادن به جنایتهای رژیم کودکشکش، صدای کودکان و نوجوانان غزه و لبنان را به گوش جهان رساند. از این رو یکی از راههای رهایی کودکان فلسطین، افزایش آگاهی جهانی درباره وضعیت آنها و فشار به دولتها و نهادهای بینالمللی است. همچنین، جمعآوری کمکهای مالی و تلاش برای پیدا کردن مسیرهای ارسال به غزه و ایجاد فرصتهای تغذیه و بهداشت و درمان حداقلی برای کودکان و نوجوانان فلسطینی، کمترین وظیفه انسانی و اخلاقی امروز همه جهانیان است. همچنین، حمایتهای روانی و اجتماعی برای کودکان آسیبدیده ضروری است، بسیاری از این کودکان درد یتیمی و بیخانمانی و آوارگی را همزمان تحمل میکنند، البته همه این کمکها در شرایطی که غزه در محاصره اشغالگران وحشی است، شعاری بیش نخواهد بود. پس راه رهایی کودکان و نوجوانان فلسطینی پایان اشغالگری و این جنگ ظالمانه است.
هر آنچه گفته شد، تنها چهره تاریک صحنههای جنگ و درگیری در غزه و لبنان و فلسطین است، اما کودکان و نوجوانان فلسطینی در مکتب اسلام تربیت یافتهاند و بمانند رزمندگان این جبهه، صحنههای رشادت و جوانمردی و اخلاق و باورهای توحیدی خود را به رخ جهانیان میکشند، صحنههایی که دخترکان بیپناه هنوز حجاب یعنی پرچم هویت زن مسلمان را دارند، در گوش خواهر و برادر خود بهوقت مرگ، شهادتین میگویند و در برابر دوربینها از مقاومت دفاع میکنند. اینها چهره روشن این جنگ ظالمانه است که مقدمه رهایی قدس و رهایی همه بشریت از چنگال وحشیگری و اشغال و بیعدالتی و ظلم و بیخدایی خواهد شد.