اگرچه خودرو مظهری از جامعه مدرن و مدرنیته است و امری مهندسی که بدست مهندسان و فن سالاران تولید شده و خودرو، جاده و کیفیت راهها امور مادی هستند اما بسیاری از افعال ترافیکی بیش و پیش از هرچیز دیگر تحت تأثیر عوامل اجتماعی و انسانی است. الگوهاي تنظيم رفتار رانندگان، عابران پياده و حتي پليس های راهنمايی و رانندگی تا حدزيادی؛ برگرفته از معيارها و قواعد اجتماعی بسط یافته در همان كشور است. و الا این جادهها و علایم و قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی در ساير كشورهای غربی نيز وجود دارد. این همان فرهنگ است که سبک رانندگی و انضباط اجتماعی و پایبندی به قوانین در جوامع را مشخص می سازد. یکی از شاخصهای جوامع توسعه یافته، قانونمندی و رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی است.
اما جوامع در حال توسعه چندان مقید به قانون نبوده و با مسائل گسترده ای در این زمینه مواجه اند.
در همين رابطه براساس اعلام مسئولان وقت پليس راهنمايی و رانندگی تهران، در شهريور ماه سال 1398جريمههای رانندگي يك روز تهران با تعداد جريمه های رانندگي يك سال قاره اروپا برابری میكند و تصادفات منجر به جرح و مرگ آنان بسيارپایین تر از کشورهای جهان سومی است. آمار تلفات جاده ای در ایران بيست برابر كشورهای صنعتی جهان و پنج برابر كشورهای هم تراز با ايران است و به عبارتی تقریباً 3 درصد تصادفات اتفاق افتاده در سطح جهان، مربوط به ايران است.
بر اساس گزارش یونیسف در ایران درهر بیست دقیقه یک نفر در جادههای ایران جان می سپارند و در هر دو دقیقه خبر مصدومیت جدی و حتی معلولیت مادام العمر یک نفر به خانوادهاش می رسد و سالانه میلیاردها دلار بر اقتصاد ایران هزینه وارد می کند. کشته های تصادفات در ایران نسبت به جمعیت و خودرو در دنیا اول است و حدود 25 در صد از کلیه تصادفات جادهای در ایران مربوط به حوادث موتور سیکلت است که در بیش از 60 درصد این موارد به دلیل عدم استفاده از کلاه ایمنی و بروز ضربه مغزی است.
به عبارت دیگر، در ایران و در نتیجه تصادفات رانندگی سالانه به ازای هر صد هزار نفر، 38 کشته و در کل به ازای هر صد هزار نفر جمعیت 63 نفر کشته و زخمی می شوند و به همین دلیل رتبه ی اول را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است. مطالعات انجام شده در ایران نشان می دهد که اکثریت مسافران منتظر توقف اتوبوس نمیشوند. بسیاری از مسافران در وسط جاده ها پیاده می شوند و خیلی ها مراقب عبور و مرور نیستند و اصولاً هم مسافران و هم رانندگان احساس مسئولیت چندانی در قبال رفتار خود ندارند.
همچنین سرعت غیر مجاز و رفتارهای خطرزای رانندگان، عدم توجه به قوانین و مقررات و درک افراد از مخاطرات موجود در جادهها بر میزان درک و فهم مردم از خطرات ترافیکی و در نتیجه وقوع حوادث رانندگی اشاره میکند .مطالعات نشان میدهند که سوانح ترافیکی نه صرفاً یک امر مکانیکی و اتفاقی و ماشینی، بلکه برخاسته از امور اجتماعی و فرهنگی است. اگر اندکی فکر کنیم و ببینیم که سالانه دهها هزار در جادههای ایران میمیرند و صدها هزار نفر زخمی می شوند و میلیاردها تومان هزینه بر دوش خانواده و در نهایت جامعه باقی می ماند و دوباره به آغاز بر میگردیم که چرا این همه تصادف و تصادم و تزاحم ما را حساس نمی کند و چرا این همه بد رانندگی می کنیم چگونه میتوان از حجم ابعاد آن کاست و با ماشین کنار آمد.
ماشینی که خودمان ساخته ایم، اما بلای جان خود کرده ایم ماشین عضوی از خانواده ماست. این مائیم که این عضو نازنین را بد معرفی کرده ایم، بخصوص ما ایرانی ها که در جهان شهره به بد رانندگی شده ایم و هر گردشگر و توریستی که به ایران می آید و مدتی بعد که دیار ما را ترک می کند، رانندگی ایرانی را برای دوستان، خویشان، همشهریان و اعضای خانواده اش می گوید و واقعاً ما از این بابت در جهان منحصر به فردیم.
این رفتار نادرست و ناپسند ریشه در عدم فرهنگ پذیری و تعلق خاطر به قانون دارد. واقعیت این است ما یاد نگرفته ایم که منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح دهیم، زیرا رانندگی یک امر اجتماعی است و ما ملتی هستیم که در دام فردگرایی و تفرد گرفتار شده و در بستر اجتماعی نیز به نوعی می خواهیم خودمان را نشان دهیم و فردیت خویش را به نمایش بگذاریم. اصرار بر فردیت و هویت فردی و تأکید برمنیت ها این تصور و تصویر را برای رانندگان ایرانی به وجود می آورد که خیابان و خودرو در ملکیت شخصی اوست.
اکسیر مطالعه و فهم فرهنگ و معرفت این فایده و نتیجه را دارد که خوشبختی امری اجتماعی است و قانون و قانونمندی و نهادینه شدن آن مغایرت با منافع فردی است، اما فواید و نتایج بسیاری دارد .در متون دینی ما آمده است که همه سوار یک کشتی هستیم و اگر اتفاقی برای این کشتی رخ دهد، همهی افراد در کشتی متضرر می شوند.