این روزها با افزایش قیمت سر سام آور پوشاک از یک سو و البته گرمای بی سابقه ی هوا در فصل سرد زمستان از سوی دیگر سبب شده تا فروشندگان پوشاک از کاهش فروش لباس های زمستانی به شدت گله مند باشند. زمستانی که سرد نیست، برف نیست و گویا در آستانه فصل بهار قرار داریم. با اینکه یک ماه از زمستان هم گذشته اما کمتر کسی به دنبال خرید پوشاک گرم است. مردم با دیدن قیمت کالاها از خرید منصرف میشوند و به همان پوشاک قدیمی سالهای قبل خود اکتفا میکنند یا ترجیح می دهند سری به بازار پوشاک تاناکورا بزنند و ارزان ترین پوشاک موجود را خریداری کنند.
در فروشگاههای پالتو و کاپشن و پلیور و انواع دیگر لباسهای زمستانی، در رگال های فروش انبار شده اند و همه ی این مناظر حاکی از یک پیام تلخ است. کاهش سود و کاهش فروش فروشندگان مصارف پوشاک زمستانی که تبعاتی به جز بیکاری و تعدیل کارگرانی بسیاری در این صنعت نخواهد داشت.
تابلوهای حراج لباس های زمستانی را در سر در بسیاری از فروشگاه های کوچک و بزرگ در حالی مشاهده می کنیم، که هنوز فروش اصلی این لباس ها آغاز نشده است. آمارها حاکی از آن است که بازار پوشاک در کل کشور نسبت به سال های گذشته رونق کمتری دارد و با اینکه کاسبان و مغازه دارها اجناس با کیفیتی را در تنوع زیاد برای فروش گذاشته اند اما متاسفانه این روزها خریداری نیست.
از سوی دیگر بارها خبرهای منتشر شده از سوی مسئولان اتحادیه تولید کنندگان و نساجی حاکی از آن است که با افت قدرت خرید مردم و افزایش قیمت پوشاک نو، تمایل برای خرید لباس دسته دوم نیز صعودی شد که این موضوع میتواند برای مصرف کنندگان عواقب بهداشتی به همراه بیاورد و بخشی از سلامت جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
البته ناگفته نماند که بخشی از کاهش آمار فروش که تولید کنندگان ایرانی را به شدت دچار مشکل نموده است و سبب افزایش قیمت پوشاک در کشور شده است، تامین مواد اولیه است. تولید کننده ایرانی برای تأمین مواد اولیه در داخل و خارج دچار مشکل است و با این حال باید با حجم بالای پوشاک قاچاق و البته واردات استوک که به صورت کیلویی و ارزان قیمت که بعضا مناطق آزاد نیز ورودی بسیار آسانی برای آن ها شده است نیز رقابت کند.
ما نه تنها در بازار فروش داخلی نقش پر رنگی ایفا نکرده ایم، در بازار خارجی و حداقل پانصد میلیون نفری کشورهای همسایه خود هم گام موثری بر نداشته ایم. به گونهای که ایران در سال ۱۴۰۱ تنها هشتاد میلیون دلار صادرات داشته است. در حالی که صنعت پوشاک در کشورهای همسایه ی ما همچون ترکیه و پاکستان بخش اعظمی از اشتغال صنعتی و سهم صادرات را پوشش داده است، متاسفانه هنوز نگاه جدی به این حوزه در کشور وجود ندارد.
آن هم در کشوری همچون ایران که صنعت نساجی و پوشاک علی رغم قدمت بسیار زیاد و اشتغالزایی گسترده، نتوانسته نقش آفرینی زیادی در عرصه اقتصاد داشته باشد و اکنون نیز دچار بحران های جدی در این حوزه هستیم. وضعیتی که بازار پوشاک این روزها با آن دست و پنجه نرم می کند، می تواند بطور مستقیم و غیر مستقیم بیش از هزار واحد صنعتی تولیدی در حوزه پوشاک و اشتغال چیزی حدود هفتصد هزار تا یک میلیون نفر را که با احتساب اشتغال در حوزه توزیع، حدود دو تا ۲.۵ میلیون نفر می شود، را دچار بحران نماید.
درهر صورت پر واضح است که قدرت خرید مردم با شرایط تورم و افزایش قیمتها سبب شده که حال صنعت پوشاک ما که از سنوات گذشته تعریفی هم نداشته خوب نباشد و البته در نهایت ، دود ضرر و زیان های حاکی از آن به چشم مردم خواهد رفت.