موضوع پیش فعالی در کودکان یکی از مسائلی است که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است و والدین، معلمان و متخصصان به طور مکرر در باره رفتارهای پرتحرک و فعال کودکان صحبت می کنند. اگرچه عدم تشخیص به موقع و درست این اختلال می تواند تبعات جبران ناپذیری برای افراد داشته باشد، اما گاهی اوقات این رفتارها به اشتباه به عنوان پیش فعالی تشخیص داده میشوند.
ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که کودکان به طور طبیعی فعال و پرجنب و جوش هستند. تعداد قابل توجهی از کودکان، رفتار بیش فعالانه از خود نشان می دهند اما لزوما دچار بیماری بیش فعالی نیستند. خانه ها کوچک شده اند و حیاط ها و باغ ها حذف شده اند. نگهداری کودکان سرتا پا انرژی قطعا در خانه های 50 و 60 متری بدون خواهر و برادر جایی برای تخلیه انرژی کودکان باقی نمی گذارد.
در واقع، فعالیت بدنی و تحرک و البته حرکات شیطنت آمیز یکی از ویژگی های اساسی رشد کودکان به شمار می رود. این حرکات و فعالیت ها به آن ها کمک می کند تا مهارت های حرکتی، اجتماعی و شناختی خود را توسعه دهند. کودکان با بازی کردن، دویدن و کاوش در محیط اطراف خود، در حقیقت در حال یادگیری و تجربه اندوزی هستند. بنابراین، هرگونه برچسبی که بر روی این رفتارها گذاشته شود، میتواند خطرناک و نادرست باشد. پیشفعالی، به عنوان یک اختلال روان شناختی، معمولاً با مجموعه ای از علائم مشخص می شود که شامل عدم تمرکز، فعالیت بیش از حد و رفتارهای تکانشی است. این علائم باید در زمینه ای خاص و در طول زمان بررسی شوند تا بتوانند به درستی تشخیص داده شوند. به عبارت دیگر، اگر یک کودک در یک موقعیت خاص پرتحرک باشد، این به معنای پیش فعالی نیست. بلکه ممکن است او در حال تجربه کردن، یادگیری یا ابراز هیجان باشد. به همین دلیل، نباید به راحتی برچسب پیشفعالی را به کودکان فعال بزنیم.
از سوی دیگر، برچسب زدن به کودکان می تواند عواقب جدی به همراه داشته باشد. برچسب «پیشفعال» میتواند به تصویر منفی از کودک در ذهن والدین و معلمان منجر شود و باعث شود که آنها انتظارات پایین تری از او داشته باشند. این نگرش میتواند بر اعتماد به نفس کودک تأثیر بگذارد و در نهایت به عملکرد او در مدرسه و زندگی اجتماعی آسیب برساند. بنابراین، به جای برچسب زدن، باید به رفتارهای کودکان از زاویه ای مثبت و حمایتی نگاه کرد.
مهم است که والدین و معلمان به رفتارهای طبیعی کودکان توجه کنند و آن ها را درک کنند. به عنوان مثال، ممکن است یک کودک در کلاس درس به طور مداوم در حال حرکت باشد، اما این به معنای عدم تمرکز او نیست. او ممکن است به دنبال روشهای مختلفی برای یادگیری باشد. در چنین مواقعی، فراهم کردن محیطی مناسب برای یادگیری و کاوش میتواند به کودک کمک کند تا به بهترین نحو از انرژی و فعالیتهای خود استفاده کند.
همچنین، والدین باید به نیازهای فردی هر کودک توجه کنند. هر کودکی ویژگی ها و نیازهای خاص خود را دارد و ممکن است برخی از آنها به طور طبیعی پرتحرک تر از دیگران باشند. در این راستا، شناخت ویژگی های شخصیتی و نیازهای خاص هر کودک می تواند به والدین کمک کند تا بهترین روشها را برای حمایت از فرزندانشان پیدا کنند. به عنوان مثال، اگر یک کودک انرژی زیادی دارد، والدین می توانند فرصت های بیشتری برای فعالیت های بدنی و بازیهای خارج از خانه فراهم کنند.
در عین حال، والدین باید به نشانه های نگران کننده ای که ممکن است به عدم تمرکز یا رفتارهای تکانشی منجر شود، توجه کنند. اگر یک کودک به طور مداوم با مشکلاتی در تمرکز و کنترل رفتار خود مواجه است، بهتر است با یک متخصص مشورت کنند. تشخیص زودهنگام می تواند به کودک کمک کند تا راه های مؤثری برای مدیریت رفتارهای خود پیدا کند و از عواقب منفی آن جلوگیری کند. آموزش مهارت های اجتماعی نیز یکی از راه های مؤثر در مدیریت رفتارهای پرتحرک کودکان است. به کودکان می توان آموزش داد که چگونه در موقعیت های مختلف خود را کنترل کنند و با دیگران ارتباط برقرار کنند.
والدین باید به یاد داشته باشند که هر کودک منحصر به فرد است. رفتارهای پرتحرک و فعال می تواند بخشی طبیعی از رشد و توسعه آن ها باشد. این رویکرد نه تنها به رشد عاطفی و اجتماعی آن ها کمک میکند، بلکه به آن ها این امکان را میدهد که به بهترین نسخه از خود تبدیل شوند. بنابراین، به جای برچسب زدن به هر کودک پرتحرکی به عنوان «پیشفعال»، باید به رفتارهای آنها و نیازهای خاص شان توجه کنیم. با ایجاد یک محیط حمایتی و مثبت، می توانیم به کودکان کمک کنیم تا در مسیر رشد و توسعه خود به موفقیت های بیشتری دست یابند. این رویکرد نه تنها به نفع خود کودکان است، بلکه به نفع جامعه نیز خواهد بود، چرا که ما به جای برچسب زدن به آنها، به پرورش و حمایت از استعدادها وتوانایی های آن ها پرداخته ایم.